روزهای گذشته
سلام به قشنگترين دختر دنيا قشنگ مامان نفس مامان قشنگ مامان همونطور كه گفتم چند وقتي كه درگيري يه سري مشغله هاي زندگي هستم و كمتر اومدم تو وبت راستش علاوه بر همه اين مشغله ها چيزي كه منو بيشتر از همه ناراحت مي كنه مريضيه ماماني از تعطيلات نوروز به بعد متاسفانه مدام مريض مي شي قربونت برم ماماني به خدا وقتي بهت شربت مي خورونم انگار خودم دارم زهر مي خورم دلم نمي خواست از اين سن كم شروع كني به دارو خوردن ولي متاسفانه اين شهر بزرگ و دود و دم آلودگيهاش بيشتر از همه به شما گلهاي زيبا آسيب مي زنه ريه شما كه تا بحال به اين آلودگيها عادت نداشته حالا مدام هواي آلوده واردش...
نویسنده :
مامان و بابا
10:17